مناظره ی فرضی بین دو نفر برای اثبات خدا
به وبسایت من خوش آمدید
سر دنده ال ای دی led
ردیاب مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان گرما رو توی جنوب حس کن و آدرس jonoob.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 13
بازدید کل : 1728
تعداد مطالب : 1
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1




• کافر :من اصلا خدا رو قبول ندارم . اگه میتونی برام اثبات کن . • مسلمان : حوصله ی بحث داری ؟ شاید طولانی بشه . • ک :آره . مشکلی نداره . من گوش میدم . • م: قبول داری همه موجودات اطراف ما ناقص اند ؟ • ک :آره . • م: قبول داری موجود ناقص ، چون ناقصه نیاز به چیزهای مختلفی داره و اگه همینطوری بمونه و نیازش برطرف نشه ، نابود میشه ؟ • ک :یعنی چی ؟ • م: مثلا چون ما ناقصیم نیاز داریم به . . . • ک :از کجا ثابت می کنی ما ناقصیم ؟ • م: اگه ناقص نبودیم ، کامل بودیم ، درسته ؟ • ک :آره . • م: آیا موجود کامل ، به چیزی نیاز داره ؟ • ک :نه ، چون کامله . • م: حالا قبول داری ما به آب و هوا و خیلی چیزهای دیگه نیاز داریم ؟ • ک :معلومه که قبول دارم . • م: خب اگه ما کامل بودیم که نیاز به چیز دیگه ای برای زنده بودنمون نداشتیم . همین نیازمون نشونه نَقْصمونه . • ک :درست گفتی ، شرمنده وسط حرفات حرف زدم . • م: حالا ما که به اکسیژن مثلا نیاز داریم ، اگه با همین حالت نقص و نیاز داشتنمون بمونیم و اکسیژن به ما نرسه ، از بین میریم . • ک :همه موجودات اینطوری هستن ؟ حتی موجودات بی جان ؟ • م: آره ، مثلا اگه سنگ ، تو یه شرایط خاصی نباشه که به اون نیاز داره ، نابود میشه ؛ مثلاً اگه یکی از نیازهای سنگ دمای خاص و خشکی باشه ، پس اگه سنگ رو توی آب و توی دمای بالا مدتی بذاریم ، ممکنه تبدیل به خاک بشه ، یعنی دیگه سنگ نیست . • ک :خب ، حالا این چه ربطی به وجود خدا داره ؟ • م: حالا این موجودات ناقصی که برای رفع نقصشون به خیلی چیزها نیاز دارن ، به چه چیزی برای رفع نیازهاشون رجوع می کنن ؟ • ک :فهمیدم ، حتماً می خوای بگی به خدا رجوع می کنن. نه اصلا ؛ مثل این که تو بازار یکی میوه فروشه و یکی دیگه نونوایی داره و یکی هم گوشت فروشی ، پس نیاز همدیگه رو تو میوه و نون و گوشت ، برطرف می کنن ؛ یعنی میوه فروش و نونوا برا گوشت پیش گوشت فروش میرن و گوشت فروش برا میوه پیش میوه فروش و برا نون پیش نونوا ؛ حالا خودت یه کم فکر کن ، این جا همشون نیاز داشتن ولی نیاز خودشون رو خودشون برطرف کردن ؛ تو دنیا هم همینطوریه ، تمام موجودات ناقص و نیازمند هستن ولی خودشون یه مجموعه ای هستن که مثل بازاری ها نیازشون رو خودشون برطرف می کنن و نیازی به خدا ندارن . • م: خب موجودات نیاز های زیادی دارن ، شما فقط تو بحث تغذیه و غذا مثال زدی که نیازشون رو خودشون برطرف می کنن . ولی من یه مثال می زنم که جز خدا نمی تونه اون نیاز رو برطرف کنه . خب اگه اون نیاز به دست ما برطرف نشه پس چون نیازمون برطرف نشده باید از بین بریم ، پس حالا که زنده هستیم یعنی نیازمون برطرف شده ، خب ما و هیچ موجود ناقصی که نمی تونست این نیاز رو برطرف کنه ، پس خدایی باید وجود داشته باشه که این نیاز رو برطرف کنه وگر نه ما باید از بین می رفتیم . • ک :اون نیازی که میگی چه نیازیه ؟ • م: نیاز به علّت . یعنی نیاز به شخصی که ما و موجودات دیگه رو به وجود بیاره . • ک :این که مشخصه . ما از پدر و مادرمون متولد شدیم . پس علت هر یک از ما ، پدر و مادرمون باید باشه . • م: خب شما گفتی که یک مجموعه موجودات نیاز مند ، نیاز خودشون رو خودشون برطرف می کنن و نیاز به موجود کامل و خدایی نیست . حالا با توجه به همین صحبت اگه شخصی به نام «3» وجود داشته باشه که اسم پدرش «2» باشه و همین آقای «2» هم پدری داره به نام «1» . حالا طبق قانونی که خودتون گفتی که نیازهاشون رو خودشون برطرف کنن ، خب همشون نیاز به علت دارن ، علت آقای «3» کیه ؟ • ک :«2» . • م: علت آقای «2» چی ؟ • ک :«1» . • م: حالا می تونیم بگیم علت آقای «1» آقای «3» هست ؟ آقای «3» که هنوز به دنیا نیومده . • ک :این صحبت چه ربطی به گفته ی من داره ؟ • م: خودتون گفتین که یه مجموعه ی ناقص ، نیازهاشون رو خودشون برطرف کنن ، پس تو بحث نیاز به علت باید این سه نفر که پسر و پدر و پدر بزرگ هستن ، نیازشون رو تو بحث علت ، خودشون برطرف کنن . • ک :خب این قبول . ولی آقای «1» یه علت دیگه ای داره که پدرشه . • م: خب آخرش به کی می رسه . پدر این آقا ممکن پدر دیگه ای داشته باشه ، آخرش کیه ؟ • ک :خب آخری نداره دیگه . همینطوری میره بالا . • م: اگه این جوری باشه که آفرینشی صورت نمی گیره . شما فرض کن چند نفر برا مسابقه دو ایستادن ، اولی میگه تا دومی حرکت نکرده من حرکت نمی کنم ، دومی میگه تا سومی حرکت نکرده من حرکت نمی کنم . همینطوری هر کس می گه تا کناریم حرکت نکرده ، من حرکت نمی کنم . این صف هم نهایت نداره ، هر چی بری جلو تموم نمیشه . تو این حالت اصلا حرکتی صورت می گیره ؟ اصلا مسابقه شروع می شه ؟ • ک :نه . شروع نمیشه . • م: مثل این که یه زنجیر رو به صورت آویزون ببینی . خب میشه بگی این زنجیر به سقف یا جایی وصل نیست ؟ • ک :نه نمیشه گفت . • م: پس حالا که ما تو این عالم به همراه خیلی از موجودات زنده دیگه وجود داریم . پس آفرینش از یه جایی شروع شده . • ک :خب می خوای بگی اون خداست ؟ • م: آره . • ک :خب علت خدا چیه ؟ خودت گفتی هر موجودی نیاز به آفریننده و علت داره . • م: دقت کن . ما گفتیم موجودات ناقص هستن و برای رفع نقصشون نیاز به موجود دیگه ای دارن درسته ؟ • ک :بله . • م: بعد گفتیم یکی از نیاز ها نیاز به علته درسته ؟ • ک :بله درسته . • م: چون این موجودات ناقص هستن نیاز به علت دارن ، و باید به یه موجود کامل برسن که نیازشون رو برطرف کنه درسته ؟ • ک :بله . خب از کجا معلوم اون موجود کامل «خدا» باشه ؟ • م: ما اسمش رو میذاریم خدا شما هر اسمی میخوای بذاری روش بذار . • ک :خب ، جواب سوال من چی شد ؟ • م: چون این موجود که اسمش خداست ، کامله پس هیچ نقصی نداره ، درسته ؟ • ک :درسته . • م: و چون هیچ نقصی نداره ، پس نیاز مند نیست یعنی هیچ نیازی به هیچ چیز دیگه ای نداره ، درسته ؟ • ک :بله درسته . • م: خب نیاز به علت داشتن ، یک نیاز هست یا نیست . • ک :بله ، یک نوع نیازه . • م: خب ما گفتیم چون خدا کامله ، پس ناقص نیست و چون ناقص نیست پس نیاز مند نیست و چون علت بیک نوع نیازه و خدا به هیچ چیزی نیاز نداره ، پس خدا نیاز به علت نداره ، درسته ؟ • ک :حالا فرض کن نیاز به علت داشت ، اون موقع چه طور ؟ • م: اون موقع این موجود خدا نیست ، باید بریم بالا تر ببینیم به کدام موجود کامل می رسیم ، اون خداست .

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







+ نوشته شده در چهار شنبه 7 اسفند 1392برچسب:خدا,امام,پیامبر,اسلام,الله,اسلامی,ساعت 17:38 توسط محمد حسین |